{magic love}
پارت ۲۰
درس تموم شد.
دخترا دور آزاله جمع شدند تا او برایشان ماجرا را تعریف کند.
از آن طرف ، ایان هم داشت برای دوستانش ماجرا را تعریف میکرد.
بعد از چند دقیقه که خرف های آزاله تمام شده بود ایلا گفت
ایلا: یعنی تو الان میخوای با ایان ازدواج کنی؟
آزاله: آره
آریان: واو دختر ، اون پسر خوبیه .
آنجلنا: آره، خیلی هم بهم میاین!
آزاله: ممنون
ایان: خب دیگه داستان از این قرار بود.
لوکاس: واو پسر .
جکسون: خب باید بگم که مبارکه ولی تو باید زودتر به ما میگفتی.
ویلیام: موافقم
ایان: حالا که دیگه بهتون گفتم.
چند ماه گذشت. ایان و آزاله با هم نامزد کرده بودند. مدرسه شان تموم شده بود و منتظر سال بعد بودند تا دوباره دوستانشان را ببینند.
زندگی خوبی داشتند و در کنار هم شاد بودند و هروز بیشتر عاشق هم میشدن.
پایان فصل اول
☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆
بچه ها این پایان فصل اول بود. یه خلاصه ای از فصل دوم هم میزارم قراره تو فصل دوم خفن تر بشه.
درس تموم شد.
دخترا دور آزاله جمع شدند تا او برایشان ماجرا را تعریف کند.
از آن طرف ، ایان هم داشت برای دوستانش ماجرا را تعریف میکرد.
بعد از چند دقیقه که خرف های آزاله تمام شده بود ایلا گفت
ایلا: یعنی تو الان میخوای با ایان ازدواج کنی؟
آزاله: آره
آریان: واو دختر ، اون پسر خوبیه .
آنجلنا: آره، خیلی هم بهم میاین!
آزاله: ممنون
ایان: خب دیگه داستان از این قرار بود.
لوکاس: واو پسر .
جکسون: خب باید بگم که مبارکه ولی تو باید زودتر به ما میگفتی.
ویلیام: موافقم
ایان: حالا که دیگه بهتون گفتم.
چند ماه گذشت. ایان و آزاله با هم نامزد کرده بودند. مدرسه شان تموم شده بود و منتظر سال بعد بودند تا دوباره دوستانشان را ببینند.
زندگی خوبی داشتند و در کنار هم شاد بودند و هروز بیشتر عاشق هم میشدن.
پایان فصل اول
☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆
بچه ها این پایان فصل اول بود. یه خلاصه ای از فصل دوم هم میزارم قراره تو فصل دوم خفن تر بشه.
۱۶.۹k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.